پنجشنبه، مرداد ۰۸، ۱۳۸۳

در برابر تو كيستم ؟

... من در برابر تو کيستم ؟ و آنگاه خود را کلمه اي مي يابي که معنايت منم و مرا صدفي که مرواريدم تويي و خود را اندامي که روحت منم و مرا سينه اي که دلم توئي و خود را معبدي که راهبش منم و مرا قلبي که عشقش توئي و خود را شبي که مهتابش منم و مرا قندي که شيريني اش توئي و خود را طفلي که پدرش منم و مرا شمعي که پروانه اش توئي و خود را انتظاري که موعودش منم و مرا التهابي که آغوشش توئي و خود را هراسي که پناهش منم و مرا تنهائي که انيسش توئي و ناگهان سرت را تکان مي دهي و مي گويي : نه ، هيچ کدام ! هيچ کدام ، اين ها نيست ، چيز ديگري است ، يک حادثه ديگري و خلقت ديگري و داستان ديگري است و خدا آن را تازه آفريده است هرگز ، دو روح ، در دو اندام اين چنين با هم آشنا نبوده اند ، اين چنين مجذوب هم و خويشاوند نزديک هم و نزديک هم نبوده اند ... نه ، هيچ کلمه اي ميان ما جايي نمي يابد ... سکوت اين جاذبه مرموزي را که مرا به اينکه نمي دانم او را چه بنامم چنين جذب کرده است بهتر مي فهمد و بهتر نشان مي دهد .

دكتر علي شريعتي

چهارشنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۳

در رؤياهايم مست بودم، مست خواب و مست با تو بودن
اما تو نبودي...
من بودم و دريا و خوابي که تو را کم داشت
و گوش ماهيهايي که صورتشان را با موج شسته بودند و
لاک پشتي که در رؤياهايش مست بود، مستِ خواب....
دريا بود و ماسه‌هاي آب خورده‌اي که دستهاي مرا مي‌بوسيد
تا براج عشق کهنه مان برجي بسازم و قايق کوچکي که عزم تورا مي‌جست
اما تو نبودي...
آنجا همه چيز آبي بود اما نه آبي آسمان، که آبي‌اش دريايي بود
حتي رنگ پرواز مرغان دريايي هم آبي بود
آبي يک دست و يا شايد من هرآنچه را که بود آبي ميديدم
گفتم که:
مست بودم، مست خواب و مست با تو بودن
اما...
تو نبودي

شنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۳

عشق

   




عصاره ي پيام من ، عشق است .
پيامي ساده و بي پيرايه دارم : عشق.
در عشق، ابهامي وجود ندارد
ابهام در ماست.
مهم نيست كه به چه كسي عشق ميورزي
متعلق عشق موضوعيت ندارد.
آنچه مهم است اين است كه
بيست و چهار ساعت روزت را عاشقانه سپري كني ،
همان طور كه در بيست و چهار ساعت روزهايت ،
بي استثنا نفس ميكشي .

برگرفته از كتاب: عشق پرنده اي آزاد و رها.نوشته: اوشو



درضمن از همه دوستان و عزيزاني كه منو با كلامهاي زيبا و پيغامهاي با
محبتشون همراهي ميكنندواقعا ممنونم. و شرمسارم از اينكه متاسفانه امكان ذكر نام همه عزيزان نيست